باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

سیاست خارجی بوش در سقوط آزاد

گفتگوی اشپیگل با جان بولتون

برگردان علی محمد طباطبایی

 

 

 

 

 

دیپلومات سابق ایالات متحده جان بولتون دیگر در راس کار نیست، اما هنوز هم در باره ی

سیاست خارجی آمریکا مطالب زیادی برای گفتن دارد. اشپیگل با او در باره

ملایمت بوش در خارج، به کروگان گرفته شدن رایس توسط

وزارت خارجه ی لیبال و این که چرا تنفر جهان

از آمریکا اهمیتی ندارد به گفتگو

نشسته است

 

 

اشپیگل: آقای سفیر، شما از نزدیک با بوش کار میکردید و در دیدگاه های جنگ طلبانه او در عراق سهیم بودید. اما کتاب جدید شما نسبت به جورج دبلیو بوش شدیداً عیب جویانه است. چرا؟

 

بولتون: سیاست خارجی او در سقوط آزاد قرار گرفته است. آقای رئیس جمهور بر ضد بهترین نظرات و غریزه هایش تغییر مسیر داده و آنهم تحت تاثیر وزیر امور خارجه خانم رایس. فعلاً او صدای مسلط است، در واقع تنها صدای سیاست خارجه در این وزارت خانه.

 

اشپیگل: قرائت عامیانه از او کمی متفاوت است. فرض بر این است که او ضعیف است و نه چندان کارآمد.

 

بولتون: خیر. رایس کانالی برای دیدگاه های بوروکرات های لیبرال در وزارت امور خارجه است. رئیس جمهور تمام توجهات خود را بر عراق متمرکز کرده است و با این عمل وزیر خارجه را اسیر وزارت امور خارجه ساخته. او به اندازه کافی بر خانم رایس نظارت ندارد. این یک اشتباه است.

 

اشپیگل: آیا این حدس درستی نیست که علت این رنجش شما این است که رئیس جمهور به نظر نمی رسد که دیگر به صدای محافظه کاران جدیدی مانند شما گوش دهد؟

 

بولتون: معاون رئیس جمهور (دیک چنی) هنوز هم در راس کار است. اما این تصور که نئوکون ها قدرت بسیاری را در اختیار دارند یک افسانه است. تعداد آنها پنچ شش نفری بیشتر نبود. من هم یک نئوکون نیستم بلکه حامی آمریکا (pro-American) محسوب می شوم.

 

اشپیگل: شما گفته اید که سیاست خارجی جدید میانه رو که فعلاً توسط بوش دنبال می شود امنیت ایالات متحده را به مخاطره افکنده است.

 

بولتون: خب. این نظر من بود. کره شمالی که به نظر می رسد موفق به نگهداری سلاح های هسته ای خود شده و با باور من برآورد اطلاعات ملی برای ایران این پیام را ارسال می کند که هر کاری ایران دلش می خواهد انجام دهد . . . 

 

اشپیگل: منظور شما همان گزارش اخیر سازمان های اطلاعاتی است که گفته اند ایران برنامه ساخت سلاح هسته ای خود ار در 2003 متوقف ساخته؟

 

بولتون: بله. 12 ساعت پس از انتشار این گزارش، دیگر کسی از ایران سخن نمی گفت. کسانی که در تهران نشسته بودند لابد با خود فکر می کردند : « حالا دیگر چه کاسه ای زیر نیم کاسه آمریکا است؟ ». آنها ابتدا نمی توانستند این گزارش را باور کنند و سپس اعلام پیروزی کردند.

 

اشپیگل: شما در گذشته خواهان دخالت نظامی در ایران بودید. آیا هنوز هم از این نظر خود طرفداری میکنید؟

 

بولتون: من اطمینان زیادی را که این تحلیلگران امنیتی دارند ندارم. در واقع سوء ظن زیادی به برنامه نظامی ایران وجود داشت. این مانند آن ادعاها در باره تحت فشار قرار دادن جامعه اطلاعاتی بی نوا برای بافتن اطلاعات از خودشان در باره عراق توسط دیک چنی نیست. این سیاست زدگی از آن طرف دیگر است. افرادی که در جامعه اطلاعاتی قرار دارند اجازه     می دهند که اولویت های سیاسی تحلیل ها و قضاوت های آنها را تحت تاثیر قرار دهد.

 

اشپیگل: و در این میان خود رئیس جمهور کجا است؟ آیا او فقط یک عروسک است؟

 

بولتون: نگاهی به سیاست آمریکا در رابطه با کره شمالی بیندازید. شکی نیست که کره شمالی در ساخت تاسیساتی که به تازگی اسرائیل در سوریه بمبماران کرد دخالت داشته است. کره شمالی تعهدات خود را زیر پا گذاشته و هنوز هم در حال مذاکره است.

 

اشپیگل: راه حل شما چیست، بمبماران پیونگ یانگ؟

 

بولتون: من دور دنیا نمی چرخم تا دشمنی ایجاد کنیم. راه حل کره شمالی اتحاد شبه جزیره کره است. چین می تواند شمالی ها را تحت تاثیر قرار دهد زیرا 80 تا 90 درصد انرژی آنجا را تامین می کند. ایالات متحده باید بر چین فشار آورد تا چین نیز به نوبه خود کره شمالی را زیر فشار گیرد.  

 

اشپیگل: آیا در خصوص درگیری آمریکا در عراق هیچ راه حل دیگری هم دارید؟

 

بولتون: به زیر کشیدن صدام کار درستی بود. این خود رژیم بود که یک تهدید به حساب     می آمد. در باز اندیشی به گذشته فکر می کنم که شاید من با سرعت بیشتری قدرت را به آنها بازمی گرداندم و می گفتم: « بفرمائید. این هم کشور شما و حالا خودتان ببینید که چگونه باید آن را بگردانید ».

 

اشپیگل: آیا فکر می کنید که جهان در مقایسه با قبل از جنگ عراق اکنون مکان امن تری شده است؟

 

بولتون: بله، اکنون دیگر این امکان وجود ندارد که عراق سلاح های کشتار جمعی داشته باشد. علاوه بر آن، ما به این موفقیت هم رسیدیم که رهبر لیبی معمر قذافی دست از برنامه سلاح هسته ای خود بکشد. یقیناً او به غلط تصور می کرد که بعد از صدام نوبت او است.

 

اشپیگل: به نظر نمی رسد که شما در مورد رویکرد یک تنه ی آمریکا در عراق آنهم علی رغم موج رو به افزایش آمریکا ستیزی در سراسر جهان تردیدی به خود راه داده باشید؟ آیا یک چنین دیدگاه منفی از آمریکا قدرت ایلات متحده را تضعیف نمی کند؟

 

بولتون: من این گونه نمی اندیشم. من به نظر سنجی های اواخر دهه 1940 و اوایل دهه 1950 طی اوج طرح کمکی مارشال نکاهی انداختم. آنها یک برخورد کاملاً منفی نسبت به ایالات متحده داشتند. چه به خاطر جنگ ویتنام و چه به هنگامی که ریگان می خواست موشک های بالستیک میان برد را مستقر سازد، همیشه با ایالات متحده برخورد منفی وجود داشته است. من بر این تصور نیستم که رئیس جمهور باید سیاست خارجی خودش را بر اساس نظرسنجی از مردم آمریکا قرار دهد، حالا نظر سنجی در کشورهای دیگر که جای خود دارد.

 

اشپیگل: چه نوع سیاست خارجی را رئیس جمهور بعد از این ادامه خواهد داد؟

 

بولتون: اگر هیلاری کلینتون به قدرت رسد، درست مانند آنچه پس از جنگ ویتنام روی داد ما باید منتظر عقب نشینی از عراق و کاهش نفوذ آمریکا در جهان باشیم. و در چند سال بعدی اروپایی ها نیز در این باره شکوه خواهند نمود. باید ببینیم چه مدت نیروهای آمریکایی در اروپا تحت دولتی که فکر می کند وقتش رسیده است که آمریکایی ها به خانه بازگردند دوام خواهند آورد.

 

اشپیگل: آیا تهدیدی هم وجود دارد؟

 

بولتون: خیر. اتحادیه اروپا اکنون می تواند مانند یک قدرت اصلی دست به اقدام بزند، حد اقل

این آن چیزی است که خودشان به ما می گویند. خودشان می دانند چه می کنند ـ می توانند با روسیه دست به تجربه بزنند.

 

اشپیگل: آقای سفیر، از این که وقتی برای انجام این گفتگو دادید بسیار متشکریم.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.