باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

مقدمه (رمانتیک ها)

 

 

تاجرین پوست بر روی میسوری. اثری از جورج کالب بینگهام (1845)،

رنگ روغن روی بوم. موزه متروپولیتن، نیویورک. 

 

    

درست به همانگونه که از نام رخداد های اصلی مشهود است، فاصله ی زمانی بین سال های 1700 تا 1835 دوره ی تغییرات انقلابی در ساختمان اجتماعی و سیاسی جهان غرب بود: انقلاب آمریکا، انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی. باتوجه به جنگ های داخلی و انقلابی از قرن گذشته، این سده یعنی قرن هژدهم در زیر سیطره ی   قدرت های دیرآشنای شاه و اشرافیت آغاز گشته و در حدود سال 1835 تمامی نهادهای جهان مدرن بوجود آمده بودند. اروپا توسط دولت های نظامی و به سرپرستی بورژوازی اداره میشد. این دولت ها بر بانکداران خصوصی و دلالان بورس متکی بودند. یک ارباب البته هنوز هم یک ارباب بود، اما سخن بورژوازی نفوذ و قدرت بیشتری کسب نموده و هنرها در مقیاس بیشتری در اختیار او قرار گرفته بودند.

چنین تغییرات حادی وضع و موقعیت هنرمندان را نیز دگرگون نمود، بطوریکه مخاطبین جدید، آنهم در پهنه ی گسترده تری پیدا شدند که اهـداف و تمایـلاتشـان با خـواسـت اشـراف مـتفاوت بود. رنسـانس موقعیـت هنرمـندان را به مـاوراء جایگاه صنعتگر قرون وسطی ارتقاء داده بود، اما جدا از هنر مذهبی کلیساها، مخاطبین هنرمندان به دایره ی تنگ نجبا محدود بودند و آنها بودند که به جمع آوری آثار هنری می پرداختند و آنهائی که  می توانستند چنین مجموعه هایی را تماشا کنند، کسانی نبودند جز خود هنرمندان و نجبای حامی آنها. از اواسط قرن هژدهم به بعد امکانات رو به گسترش طبقه ی نوظهور بورژوازی برای انسان هایی که وابستگی به ذائقه هنری خاصی نداشتند و متمایل به جاه طلبی های فردی بودند راهی باز نمود تا از نردبان پیشرفت های اجتماعی بالا روند. آنها سلیقه و عادات اشراف را تقلید می کردند و آثار هنری مورد نظر خود را می طلبیدند. تمایلات بورژوازی بر سبک و موضوعات هنر اثر گذارد و هنر را از سبک مبتذل، میان تهی و قشنگ رُکوکو که در آغاز سده به عنوان چارچوب تملق گویی اشراف اختراع شده بود به سوی نمایش صحنه های آموزنده از نجابت و فروتنی بورژوازی در محدوده ی  هنرکلاسیسیم به آن شکلی که در آن سده مورد علاقه ی مردم بود هدایت کرد. در اواخر سده ی هژدهم تمایلات بوژوازی، یعنی سیاست لیبرالی و ستایش فزاینده از طبیعت به نهضت رُمانتیسم تغییر مسیر پیدا نمود که در آن تمامی هنرها به گرد آئینی اعتقادی ـ فلسفی متحد گشتند، آئینی که از نگرشی خلاق و مستقل در فرد انسانی دفاع میکرد. تغییراتی که دگرگونی و تحول جامعه ی اشرافی به جامعه ی بورژوازی را همراهی میکردند در هنر و نهادهای اجتماعی بازتاب پیدا نمودند. بدین ترتیب بورژوازی در حمایت از هنر و هنرمند جایگاه  و نقش رو به رشدی به عهده گرفت.

    نهادی که از آن طریق بورژوازی با هنر آشنا می گشت، نمایشگاه های عمومی بود. آکادمی فرانسه کمابیش از 1737 به بعد و به طور سالیانه نمایشگاه هایش را برپا میکرد و در نیـمه ی دوم سده ی هژدهم هنرمـندان انگلیـسی به هــمراه یکدیـگر نمایشگاه های خود را ترتیب میدادند. از طریق چنین همکاری هایی در سال 1768 آکادمی سلطنتی بوجود آمد. در زمان برگزاری اولین نمایشگاه عمومی بازدید و تماشای نقاشی ها برای لندنی هایی که می توانستند از عهده ی خرید بلیط ورودی برآیند سرگرمی بسیار دلچسب و محبوبی شده بود. چنین نمایشگاه هایی که از اواخر قرن هژدهم در تمامی اروپا گسترش یافته بودند، تبدیل به مهمترین واسطه هایی شدند که هنرمندان می توانستند از آن طریق معروف گردند و از بینشان آنها که به موفقیت بالایی دست می یافتند از نیاز اساسی احتیاج به یک حامی هنری آزاد می گشتند. در حالیکه در اواخر قرن هفدهم  هنوز هم هنرمندان به جمعیت اندک اشرافی که می توانستند از عهده ی خرید و سفارش آثار هنری برآیند به شدت وابسته بودند، ولی از حدود سال 1835 برایشان این امکان فراهم گشت که هرجور خود صلاح می دانند کار هنری خود را به انجام رسانند و از طریق انجام نمایشگاه ها به جستجوی خریدار مناسب بگردند. بدین ترتیب بین آغاز قرن هژدهم و پایان سبک رُمانتیک رابطه ی مابین هنرمند، مخاطب هنر و تکامل سبک هنری بطور شایانی پیچیده ترشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.