باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

مرعوب بنیادگرایان نمی شوم

گفتگوی جدید اشپیگل آن لاین با کورت وسترگارد

برگردان علی محمد طباطبایی

پس از آن که کورت وسترگارد کاریکاتوری از پیامبر اسلام را همره با بمبی در عمامه اش به  تصویر درآورد مجبور گردید که تحت حفاظت پلیس به زندگی خود ادامه دهد. اکنون قوه قضائیه کشور اردن در نظر دارد او را محاکمه کند. در گفتگو با اشپیگل آن لاین وی در باره احضاریه به دادگاه اردن و از خشم خود سخن می گوید

اشپیگل: آقای وستر گارد، فکر نمی کنم علاقه ای داشته باشید که تعطیلات امسال خود را در اردن بگذرانید. درست است؟

وسترگارد: بله همین طور است.

اشپیگل: دادستانی کل آن کشور اخیراً احضاریه ای برای شما فرستاده است که مطابق با آن باید برای کاریکاتور مشهور خود از پیامبر اسلام (از سال 2005) در برابر دادگاه ظاهر شوید.

وسترگارد: بله. ولی تا این لحظه یک احضاریه رسمی به دست من نرسیده است. من با سفارت اردن در برلین تماس گرفتم و از آنها پرسیدم که اگر به اردن بروم چه نوع جریمه ای متوجه من خواهد بود و آیا اصلاً ممکن است به محض ورود به خاک اردن دستگیر شوم. اما هنوز که پاسخی دریافت نکرده ام.

اشپیگل: در صورت ورود به خاک اردن به احتمال زیاد دستگیر خواهید شد.

وسترگارد: حدس من هم همین است.

اشپیگل: و با فرض حاضر شدن در برابر دادگاه چه پاسخی به آنها خواید داد؟

وسترگارد: من سعی می کنم توضیح دهم که منظورم از کشیدن آن کاریکاتور اسلام به طور کل نبوده، بلکه تروریست هایی بوده اند که بخشی از اسلام را به عنوان مهمات روحی و معنوی خود استفاده می کنند. حتی می توان در اینجا این ادعا را مطرح ساخت که تروریست ها خود پیامبر اسلام را هم گروگان گرفته اند.

اشپیگل: در اردن قانون جدیدی برای مطبوعات به تصویب رسیده است که مطابق با آن هرگونه توهینی به پیامبر اسلام ممنوع است. این در واقع نوعی عکس العمل مستقیم به کاریکاتور شما و دوستان دیگرتان بود. بنابراین تردیدی وجود ندارد که شما محکوم شناخته می شوید.

وسترگارد: بله من این تجربه را از سر گذارنده ام که توضیح دادن منظورهای اصلی من به مسلمانان چقدر کار دشواری است.

اشپیگل: چنانچه در اردن حکم جلبی برای شما صادر شود مسافرت شما به کشورهای دیگر هم مخاطره آمیز خواهد بود.

وسترگارد: بله، فکر می کنم همین طور باشد. تصور من بر آن است که منافع حکومت ها و سیاستمداران خاورمیانه اجازه نمی دهد اعتراف کنند منظور اصلی مرا از آن کاریکاتور درک می کنند. افرادی که من با آنها صحبت کرده ام همگی تحصیل کرده و روشنفکرند. اما به دلایل سیاسی نمی خواهند هیچ تفسیری مگر مال خودشان را بپذیرند. برای سیاست داخلی آنها آنچه را که من یک سوءتفاهم می نامم بهتر است که همچنان حفظ کنند.

اشپیگل: در گفتگویی که با هم در ماه مارس داشتیم شما از دشواری های جدید در زندگی خود تعریف کردید ـ این که مجبورید مرتب محل زندگی خود را تغییر دهید و تحت حفاظت دائمی پلیس باشید. اکنون با این تهدید مواجه هستید که زندگی شما خارج از دانمارک نیز با محدودیت هایی روبرو باشد.

وسترگارد: بله من به این موضوع کاملاً آگاهم. اما من قبلاً بخش های زیادی از جهان را دیده ام و نیازی نیست که حالا به خارج مسافرت کنم، بخصوص به جهان اسلامی.

اشپیگل: شما می خندید و لطیفه تعریف می کنید، اما بار سنگینی بر دوش خود دارید. آیا گاهی دچار این احساس نشده اید که شهید آزادی مطبوعات هستید؟

وسترگارد: خیر. حس می کنم من یک کاریکاتوریست هستم که کارش را انجام داده است. حفاظت پلیس و این واقعیت که منزل من به یک دژ تبدیل شده برای آن است که من احساس ایمنی داشته باشم. من با پلیس مخفی دانمارک رابطه خیلی خوبی دارم و برایم مقدور است که زندگی خوبی داشته باشم. وانگهی از یک مزیت دیگر نیز برخوردارم: من 73 سال سن دارم. در چنین سن و سالی انسان چندان ترس و واهمه ندارد.

اشپیگل: حتی با وجود آن که پلیس دانمارک نقشه قتل شما را که نمی توانست به دلایل امنیتی افشا کند خنثی کرد؟ آیا این نیز باعث ترس شما نشد؟

وسترگارد: البته که این هول انگیز است. اما احساسی که من دارم خشم است. هنگامی که شما در معرض یک تهدید قرار گرفته اید خشم احساس مثبتی است. درست مانند آند که مقابله به مثل می کنید. خشم در این باره که من فقط برای آن که وظیفه ام را انجام داده ام در تهدید قرار گرفته ام احساس بسیار خوبی است.

اشپیگل: آیا هرگز در این باره اندیشیده اید که وضعیت فعلی خود را مضمون کاری قرار دهید؟ مثلا کتابی بنویسید یا آن را در قالب کاریکاتورهای جدید درآورید؟

وسترگارد: خیر، فکر نمی کنم که چنین کنم. هنگامی که من با شما یا رسانه های دیگر گفتگو می کنم می توانم منظور خود را بیان کنم و آنچه را که می اندیشم توضیح دهم.

اشپیگل: تقریباً سه سال پیش بود که کاریکاتور شما منتشر شده و از آن زمان شما در وضعیت غیر عادی زندگی می کنید. آیا این باعث شده است که دیدگاه شما نسبت به جهات تغییر کند؟

وسترگارد: وقتی جوان بودم فاشیسم و کمونیسم را تجربه کردم. این ایسم ها هرکدام برای خود متعصبینی ایجاد کردند. من این متعصبین را به خوبی درک می کنم. احساسی وجود دارد که آنها فاقد آن هستند، و آن احساس تردید است. بله، تردید داشتن دشوار است. اما به جای خودش احساس پویایی است که می تواند جهان را تغییر دهد. من مرعوب این انسان های متعصب نمی شوم. می خواهم که از بقیه عمر خود لذت برم. در موضع من تغییری روی نداده است. من همواره یک پیرمرد خشمیگن هستم که چون کارش را به درستی انجام داده مورد تهدید واقع شده است.

اشپیگل: حقوقدان و فیلم ساز هلندی گیرت ویلدرز در همین نزدیکی شما فیلم ضد اسلامی با عنوان « فتنه » درست کرد. گفته می شود که دادگاه اردن برای او نیز احضاریه فرستاده است. آیا با او هیچ ارتباط مشاوره ای داشته اید؟  

وسترگارد: ویلدرز عملاً با من تماس گرفت. البته بنا به دلایل دیگری. من از بابت آن که او نقاشی مرا در فیلم خودش مورد سوء استفاده قرار داده بود گله مند بودم. ما با هم توافق کردیم که او به من خسارت مالی بپردازد و به این ترتیب کاریکاتور من از فیلم او برداشته شد. من با او مشکلی ندارم. هرچند با او هم عقیده هم نیستم.

اشپیگل: آقای وسترگارد. اگر قرار باشد که بار دیگر در برابر این تصمیم قرار بگیرید که آیا آن کاریکاتور را منتشر کنید یا خیر چه خواهید کرد؟

وسترگارد: من البته در این باره بسیار اندیشیده ام. اما امروز کاملاً بر این نظرم که باید آن را دوباره به تصویر بکشم.

'I Don't Allow Fanatics to Intimidate Me'

http://www.spiegel.de/international/europe/0,1518,572330,00.html

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.