باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

خط در برابر رنگ : نبرد میان رمانتیک و کلاسیسم (1)

 

تابلوی مشهوری از نقاش فرانسوی انگر

    

از 1800 تا اواسط 1830 سبک رمانتیک چه از جهت هنری و چه سیاسی جنبشی انقلابی محسوب می شد. در حالیکه هنرمندان کلاسیک تحت حمایت خوش نامی و حسن شهرت بورژوازی قرار اشتند و از ارزش های طبقه ی حاکم پشتیبانی می نمودند، هنر رمانتیک ها با امیدواری آنها برای آزادی گره خورده بود. وضعیت اکنون بر خلاف موقعیت قرن هژدهم بود، یعنی زمانی که کلاسیک ها با روح آزادی و اصلاحات در هماهنگی بیشتری قرار داشتند. جنبش رمانتیک در واقع شورشی برعلیه هر نوع محدودیت بود و این به طور طبیعی باعث می گردید که طبقه ی حاکم بر علیه آنها برانگیخته شود. در حالی که عصر باروک خواهان مرجعیت مطلق بود، اما رمانتیک ها جویای آزادی مطلق بودند و البته به انضمام آزادی از معیار ها و قواعد کلی نظریه های مرسوم هنری که از رنسانس به ارث مانده بودند. دیوید آخرین نقاشی بود که می توانست روح زمان خود را با واژگان کلاسـیک بیان نماید و از قضا موفقیت های او بود که به سختگیری بیشتر در تعصبات آکادمیک و به سود نظریات سبک کلاسیـک منجر گردید.

     هنرمندان به طور روزافزونی به نمایشگاه های نقاشی وابسته می شدند تا بتوانند شهرت خود را به معرض اثبات گذارند. با محو نظامی که در آن هنرمندان قادر نبودند توسط بیش از  یک حامی حمایت شوند، اکنون  برایشان این امکان بوجود آمده بود تا به بازار عمومی هنر راه یابند. از این رو پذیرش و قبول عضویت در نمایشگاه های عمومی بسیار تعین کننده بود، بخصوص در فرانسه، یعنی جایی که Salon یگانه موقعیت ممکن برای عرضه ی کار هنری برای عموم مردم محسوب می شد. مقاومت آکادمی های دولتی در حمایت از سختگیری آموزش های رسمی منجر بدان گردید که هنرمندان رمانتیک در مقابل اصول سبک کلاسیک صف آرایی کنند، نه فقط در برابر کلاسیک های معاصر خود که حتی در برابر مرجعیت و اقتدار نقاشی رنسانس که از زمان وازاری مظهری از بالاترین درجه ی ممکن کمال هنری محسوب می گردید. این البته فقط شورشی بر علیه سرچشمه های کلاسیک نبود. همچون شاعران رمانتیک بسیاری از نقاشان رمانتیک نیز مصالح و مواد کاری خود را در ادبیات کلاسیک پیدا می کردند. اما همچون پروتستان های اصلاح دینی آنها نیز آموزش های رسمی را به عنوان مانعی بین خود و الهام مستقیم از سرچشمه ها احساس می کردند.

     به علت زیاده روی رمانتیک ها، آکادمی ها نیز به موضع مخالفتی به همان اندازه افراطی کشانده شدند. به این ترتیب آنها از شیوه های کلاسیک در برابر دست اندازی و تعدی رمانتیک ها که آنها را به عنوان خرابی و ضایع کردن سبک تصور می کردند به دفاع برخاستند. آنها خود را بر همان اساسی قرار دادند که حامیـان پیشروی کلاسیسـم در قرن هژدهم. دیدگاه های آنها توسط سیر جوشوا رینولدز هنگامی که در سال 1772 در آکادمی سلطنتی انگلستان سخنرانی کرد معین شده بود: « ما نباید به این علت که قادر نیستیم تصوراتِ یک خیال پردازی رمانتیک را جامه ی عمل بپوشانیم احساس سرافکندگی یا ناامیدی داشته باشیم. هنر مرز های خود را دارد، اما خیال پردازی نه ». این دقیقاً همان نکته ای بود که رمانتیک ها در آن تردید داشتند. از نظر آنها هنر ابداً حد و مرزی نداشت. هر چیزی که تخیلات انسان می توانست آنرا به تصور خود درآورد برای هنر کاملاً موضوع مناسبی بود. به عنوان اولین اقدام رمانتیک ها نگرش رنسانس به طبیعت گرایی را به مبارزه طلبیدند. آنها بطور مستقیم و بر علیه آکادمی ها سر به شورش نگذاردند، بلکه سعی نمودند تا آنها را از درون اصلاح کنند. ترنر (Turner) که آثارش پس از آن که وی از پرسپکتیو نا خوشایند [به عقیده او] و خطوط دوره ی اثر فاصله گرفته بود شدیداً به نقد کشیده شده هنوز هم از آکادمی سلطنتی دفاع میکرد، آنهم در حالیکه آکادمی شدیدتر از همیشه بر علیه او موضع گرفته بود. کونستابل و دلاکروا در تمامی زندگی خود برای عضویت کامل در موسسه های هنری تلاش می کردند و به طور مرتب در نمایشگاه های آکادمی شرکت می جستند، با این وجود در مورد هر دو هنرمند از پذیرش عضویت آنها در آکادمی تا کمی قبل از مرگشان دریغ شده بود.

     در فرانسه پرسش قدیمی و مناقشه بر انگیز درباره ی طراحی پوسن (Poussins) و رنگ آمیزی روبنس دوباره و این بار بین دلاکروا، یعنی پیش قراول [برتری] رنگ در رمانتیسم و ژان آگوست دومینیک انگر ( 1876 ـ 1780 ) مدافع [برتری] طراحی مطرح گردید.  

این مقاله بخشی است از مجموعه رمانتیک ها

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.