باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

هرگز این اندازه برده در تاریخ بشر وجود نداشته است (۲)

گفتگو با محقق حقوق بشر ای. بنجامین اسکینر 

بخش دوم و پایانی 

برگردان علی محمد طباطبایی 

 

  

در هائیتی بهای یک دختر 50 دلار است. در هند برده داری مبتنی بربدهی مالی (Schuldknechte) وجود دارد که حتی به نسلهای بعدی تسری داده می شود. روزنامه نگار آمریکایی ای. بنجامین اسکینر یک سال تمام در سرتاسر جهان بازارهای برده را مورد بررسی دقیق قرار داده است. ولت آن لاین با او در باره برده فروشان سنگدل و ستمگری هایی که از نسلی به نسل بعد منتقل می شود به گفتگو نشسته است. 

  

ولت آن لاین: در حال حاضر بهای یک برده چقدر است؟

 

اسکینر: در این خصوص خیلی چیزها عوض شده است. در سال 1850 می شد یک مرد سالم را با 30 تا 40 هزار دلار خرید. و اگر چه به هیچ وجه نمی خواهم جنایت برده داری در قرن 19 را کوچک جلوه دهم، اما به این نتیجه گیری می رسم که: آن زمان ارباب ها برده های خود را به عنوان سرمایه های ارزشمند می نگریستند. امروز با آنها مانند کالاهای یکبار مصرف رفتار می شود. در سال 2005 من در هایئتی، یعنی مکانی با فاصله ی سه ساعت با هواپیما از نیویورک، می توانستم یک دختر کوچک را با 50 دلار بخرم. او هم کارهای خانه مرا می بایست انجام دهد و هم در خدمت نیازهای جنسی ام باشد. 

 

ولت آن لاین: و شما چه کردید؟

 

اسکینر: من او را نخریدم. من همیشه این عقیده راسخ را داشته ام که نباید برای زندگی انسانی پولی پرداخته شود. در جنوب سودان هنگامی که گروهی از مسیحیان اوانگلیک به نام همبستگی جهانی مسیحیان (CSI) دست و دل بازانه کسانی را که به ظاهربرده بودند برای آزاد کردن می خریدند من آنجا بودم. و حد اقل از آن زمان من این عمل را به عنوان شیوه ای واقعاً پرسش برانگیز می دانم. 

 

ولت آن لاین: به چه علت؟

 

اسکینر: من کاملاً مجاب شده ام که خریدن برده ها برای آزاد ساختنشان به سهم خود تجارت برده را رونق می دهد. در سودان اوضاع به ویژه پیچیده بود: در خریدن برده ها برای آزادکردنشان یکی از طرف های درگیر در جنگ داخلی دخالت داشت، یعنی گروه شبه نظامی جنوب سودان به نام SPLM. در طی هشت سال سازمان همبستگی جهانی مسیحیان ظاهراً 87 هزار برده را خریده و آزاد کرده بود و برای این کار سه میلیون دلار پولی که به عنوان کمک به این سازمان پرداخته شده بود را به مصرف رساند. در آن سال (2003) این بالاترین منبع درآمد SPLM بود آنهم در حالی که در کشور مذاکرات صلح ادامه می یافت! این مبلغ می توانست رفاه اقلیت های مورد نظر را برای مدت یک دهه تامین کند و آنها را در برابر برده داری مصون سازد. لیکن به جای آن این پول صرف هزینه جنگ داخلی گردید. اما مضحک ترین نکته این داستان: آزادکنندگان سوئیسی تقریباً هیچ گونه نظر اجمالی در مورد تجارت واقعی برده در آن سرزمین نداشتند، بلکه اطلاعات خود را از خود SPLM دریافت می کردند.

 

ولت آن لاین: آیا هرگز این فکر به سر شما نیفتاد که برای خریدن و آزاد کردن انسان از وضعیت بردگی عملاً دست به کار شوید؟

 

اسکینر: چرا، البته. غالباً زن جوانی در یک فاحشه خانه در بوخارست به خاطرم می آید. شخصی سعی کرده بود نشانه سندرم داون (Downsyndroms) را روی صورت او جوری آرایش کند که دیده نشود، اما این زن جوان چنان به شدت می گریست که جوی های کوچکی به رنگ سیاه از اشک چشمان او همراه با ریمل مژگانش از گونه هایش پائین می ریختند. بر روی یک دستش جای زخم هایی دیده می شد که بعضی از آنها کاملاً تازه بودند و ظاهراً به نظر می رسید که چندین بار تلاش کرده بود خود را به قتل برساند تا مگر به این ترتیب از شر تجاوزات جنسی روزانه خلاصی یابد. دلال محبت او برای هر بار ده دلار کاسبی می کرد. می توانستم او را آزاد کنم، مثلاً در مقابل تعویض او با یک ماشین دست دوم، آنهم در مکانی که فقط سه ساعت با هاپیما از اینجا فاصله دارد.  

 

ولت آن لاین: شما چه کردید؟

 

اسکینر: من به پلیس مراجعه کردم و موضوع را به اطلاع آنها رساندم. اما کارمندی که در آنجا بود چنین گفت: « این ها کولی اند و سرشتشان و قوانینشان با ما فرق دارد. ما در گروه ضربت خود که به کار فروش انسان می پردازد فرد کولی نداریم که بتوانیم به درون این گروه نفوذ کنیم. » من حتی از طریق وزارت امور خارجه خود نیز سعی کردم، اما کار ثمربخشی انجام نشد. اتحادیه اروپا باید اکنون نیز همانقدر که قبل از پذیرش رومانی به آن کشور فشار وارد می ساخت رفتار کند.

 

ولت آن لاین: آیا عضویت در اتحادیه اروپا می توانست به نوعی بر سرنوشت این زن تاثیر مثبتی بگذارد؟

 

اسکینر: به روشنی نمی توان دانست. چند ماه پیش از پلیس در این خصوص سوال کردم اما خبر تازه ای نبود. فکر سرنوشت این زن مرا رها نمی کند.

 

ولت آن لاین: از قرار معلوم یک بار شما در هائیتی از نقش یک خبرنگار نظاره گربیرون آمدید.

 

اسکینر: این یک مورد ویژه بود. به جای آن که آن دختر را به بهای 50 دلار بخرم، تصمیم گرفتم این مسئله را مورد بررسی قرار دهم که این بچه ها از کجا می آیند و چگونه سرنوشت آنها به برده فروشان ختم می شود. من به یک روستای بسیار دورافتاده به نام برسیلین رفتم. تقریباً تمامی خانواده ها حد اقل یکی از کودکان خود را به یک فرد بیگانه سپرده بودند.  

 

ولت آن لاین: انگیزه آنها از این کار چه بود؟

 

اسکینر: تصمیمی که این انسان ها در برابر اتخاذ آن قرار گرفته اند، حقیقتاً بسیار اهریمنی است. ما در غرب به سهولت می توانیم بگوئیم: یا مرگ یا آزادی. بله، این اصلی بسیار زیبا است، اما وقتی پای جان یک کودک در میان است دیگر فایده ندارد. پرسش اصلی این است: آیا باید شاهد آن باشم که چگونه کودک من از گرسنگی یا بیماری جان می دهد؟ یا بلکه باید به وعده های تاجر برده دلم را خوش کنم که قول می دهد به کودکم مرتب غذا بدهد و او را به مدرسه بفرستد؟

 

ولت آن لاین: شما چگونه وارد این جریان شدید؟

 

اسکینر: یک روز مادری به من چنین گفت: دختر من از سه سال پیش به عنوان برده ی خانگی در پورتوپرینس نگهداری می شود. من باید او را از این وضعیت نجات دهم. من او را به آن شهر همراهی کردم. ما نزد زنی رفتیم که کودک را از او گرفته بود و او را به کارهای سخت وامی داشت. هنگامی آن دختر را که نامش کامسس بود در مکان مطمئنی قرار دادیم من به مادرش قول دادم که هزینه تحصیل او را تقبل کنم. سالیانه در حدود 84 دلار. مسئله تعین کننده در این قضیه این بود: به هیچ وجه هزینه زیادی به کسی تحمیل نمی شود اگر خواسته باشد انسان دیگری را از وضعیت بردگی نجات دهد. و البته از نظر اقتصادی نیز باصرفه است. 

 

ولت آن لاین: از چه جهت؟

 

اسکینر: در مقیاس جهانی به طور متوسط حدود 400 دلار هزینه برمی دارد که برده ها را از طریق قانونی آزاد و آنها را پس از آن به مدت چند سالی همراهی کنیم. اگر برفرض محتمل 27 میلیون برده در جهان وجود داشته باشد، هزینه آزادسازی آنها تقریباً ده یا یازده میلیارد دلار خواهد بود و این نزدیک به همان مبلغی است که آمریکا سالیانه در عراق هزینه می کند. و البته این پول سرمایه گذاری خوبی خواهد بود: اهل فن برآورد می کنند که این برده های آزاد شده حتی چنانچه پس از بهبودی در سطح یک فقر نسبی روزی دو دلار به زندگی ادامه دهند، به عنوان مصرف کننده سهمی برابر 22 تا 23 میلیارد دلار در اقتصاد جهانی خواهند داشت.  

 

ولت آن لاین: شما با برده فروشان و صاحبان برده ها نیز صحبت کرده اید. آیا قصد شما دفاع از خودتان بوده؟

 

اسکینر: خیلی از آنها آشکارا می گویند که مسئله بر سر پول زیاد است، اما بعضی دیگر خودشان هم از برده ها کامیاب می شوند. در هائیتی یک تاجر برده به من چنین تعریف کرد: « من این کودکان را از فقر یاس آور نجات داده و برای آنها در یک خانواده ای که وضع مالی بهتری دارد جایی پیدا می کنم. » اما بلافاصله همین شخص از من پرسید که آیا من مایلم آن کودکی را که می خواست به بهای 50 دلار به من بفروشد به عنوان شریک ـ منظورش شریک جنسی بود ـ داشته باشم. سرپوش های انسان دوستانه ی تجار برده وقتی مسئله بر سر کار و کسب است خیلی زود کنار می روند.

 

ولت آن لاین: تجارت برده در سرتاسر جهان سالیانه مبلغی در حدود 32 میلیارد دلار است. آیا از این نمی ترسید که وقتی شما این برده فروشان را چنین بی آبرو می کنید برای شما دردسرساز شوند؟  

 

اسکینر: چرا. مثلاً در ترکیه، من از کارمند یک دفترمسافرتی فرودگاه پرسیدم که کجا می توانم یک زن برای خودم بخرم. او مرا برای خرید زنی به بهای 100 دلار نزد مردی برد که به جرم تجارت انسان به زندان افتاده و تازه آزاد شده بود. هنگامی که روبروی او قرار گرفتم به سرعت برایم روشن شد که او اعتمادی به من ندارد. این فکر که ممکن است او هر لحظه اسلحه ای را به روی من بکشد شدیداً مرا به وحشت انداخت. اما حادثه ای روی نداد. در پایان معامله او به من زمینی را بر روی بام خانه اش نشان داد که در آن ماریجوانا کاشته بود. من گفتم: آه، این که همان کار قبلی خودم است. و این گذشته ی مجرمانه ای که برای خودم ساخته بودم او را آرام کرد. 

 

ولت آن لاین: کتاب شما در باره ی برداری در بسیاری از قسمت هایش به نوشتاری مبارزه جویانه شباهت دارد. آیا مخصوصاً می خواستید با طرفداران الغای بردگی چشم و هم چشمی کرده باشید؟

 

اسکینر: من حقیقتاً خودم را از همین سنخ می دانم. خانواده من در اصل با کشتی مشهور « می فلاور » به آمریکا آمده بودند. آنها عضو فرقه مسیحی کویکر بودند که فکر می کردند در هر انسانی اخگری از خداوند وجود دارد. آنها خیلی زود به این نتیجه رسیدند که برده داری عمل بسیار زشتی است. من در کلاس های دینی کویکر ها مطالب بیشتری از فردریک دوگلاس و هاریت توبمن در باره مسیح و موسی آموختم. اما دقیقاً همان هنگام که انسان در آن فاحشه خانه در بوخارست باشد و همان زنی را که دچار عقب ماندگی ذهنی نیز بود در برابر خود داشته باشد تازه خواهد فهمید که سخن گفتن از مبارزه با برده داری تا چه اندازه اهمیت دارد تا شاید به این ترتیب این انسان ها بیش از این در سکوت خود مجبور به تحمل درد و رنج نباشند.

 

ولت آن لاین: تاریخ کشور شما با برده داری کاملاً پیوند خورده است. آیا آمریکا اکنون با این انتخاب رئیس جمهور جدید باراک اوباما از گناه سنتی خود آزاد شده اند؟

 

اسکینر: به طور کامل که خیر. این در واقع انتخاب مردی بود که خواهان انجام تغییرات بزرگی است که مردم آمریکا آنها را مقدور می دانند. اما مسائل و مشکلات ما به این ترتیب کمتر نشده است: چه پیامدهای دیرهنگام حاصل از برده داری و چه باری که در شکل های نوین برده داری با آنها روبرو هستیم. ما نیز اکنون در آمریکا تهاجمی ترین نوع قوانین بر ضد برده داری را داریم. و با این وجود درست در همین لحظه ای که با هم سخن می گوئیم دو انسان جدید به بردگی درآمده اند. 

 

ولت آن لاین: از دست اوباما در این خصوص چه کاری بر می آید؟

 

اسکینر: در این باره می توانم ساعت ها برای شما سخن گویم، هرچند خلاصه ی آنها چنین خواهد بود: نبرد با برده داری باید بخشی از یک نبرد دیگر باشد که اوباما وعده آن را داده بود، یعنی هنگامی که گفت « من می خواهم با سرمایه گذاری در انسانیت مشترکمان امنیت مشترکمان را افزایش دهم. » فقط کافی است که به وعده ی خود پایبند بماند. 

 

 

http://www.welt.de

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.