واندانا شیوا
برگردان علی محمد طباطبایی
طی ده سال گذشته در چهار ایالت هند ـ ماهاراشترا، آندهراپرادش، کارناتاک و پنجاب ـ شیوع خودکشی در میان کشاورزان در حال گسترش است. براساس آمار رسمی بیش از 160 هزار کشاورز از سال 1997 دست به خودکشی زده اند.
این خودکشی ها در نقاطی بیشتر رایج است که زارعین، پنبه می کارند و به نظر می رسد که مستقیماً با فشار شرکت های انحصار بذر پنبه در ارتباط باشند. در سالهای اخیر توزیع بذر پنبه برای زراعت آن به نحو چشمگیری از اختیار خود کشاورزان خارج و در دستان تولیدکنندگان جهانی بذر مانند شرکت مونسانتو قرار گرفته است. این موسسه های بسیار بزرگ از طریق خرید سهام شرکت ها، سرمایه گذاری های مشترک و توافقات امتیاز فروش بذر آغاز به کنترل و نظارت شرکت های فروش بذر محلی نموده و هدف نهایی آنها انحصار کامل فروش بذر در اختیار خودشان است.
چنانچه آنها در این هدف خود کامیاب شوند بذر از یک کالای معمولی به « دارایی فکری » (intellectual property) شرکت های بزرگی مانند مونسانتو تبدیل خواهد شد. به این ترتیب تجارت بذر برای چنین کمپانی هایی سودهای غیرقابل تصوری را از طریق حق امتیاز به همراه می آورد. هرچند برای کشاورزان چنین چیزی به معنای بدهی های همواره بیشتر خواهد بود.
به این ترتیب بذر از یک منبع باززاینده ی قابل تجدید به منبعی غیر قابل تجدید و به یک کالا تبدیل می شود. علت کمبود بذر به طور مستقیم خود شرکت های بزرگ انحصاری هستند و برنده ترین سلاح آنها بذری است که به دلیل عقیم بودن، گیاهی تولید نمی کند که بتوان از آن بذرهای جدید به دست آورد. به این ترتیب کشاورزان خود قادر به تولید بذرهای لازم برای زراعت بعدی نیستند و باید هر فصل کشت به همان شرکت های انحصاری جهت تهیه بذر جدید مراجعه کنند. معنای آن برای زارعین هزینه های بیشتر است و البته برای شرکت های انحصاری همواره سود های بالاتر.
پایه و اساس ایجاد شرکت های انحصاری بذر آزاد سازی و رفع محدودیت از شرکت های تولید بذر است، منجمله اعطای سرپرستی و نظارت بر ایمنی زیست شناختی بر بذرها به آنها. همراه با آمدن جهانی سازی، شرکت های تولید بذر اجازه فروش بذری را به دست آوردند که ایمنی آنها را خودشان مورد تأیید قرار می دهند. در خصوص بذرهایی که به لحاظ ژنتیکی دستکاری شده اند، برای بار دیگر این شرکت ها خواهان تأیید ایمنی زیست شناختی آنها توسط خودشان شده اند.
البته نظارت و کنترل دولتی بر بذر همچنان ادامه دارد، اما امروزه هدف آنها در درجه اول کشاورزانی است که به سوی وابستگی به بذرهای دارای حق انحصاری که در مالکیت شرکت های بزرگ می باشند کشیده می شوند. از طرف دیگر این انحصاری کردن اجباری خود یکی از علتهای اصلی تخریب تنوع زیست شناختی در سطح جهان است. ایجاد شرکت های انحصاری بذر و همراه با آنها بدهی های خردکننده ی زارعین به نوع جدیدی از وام دهندگان پول ـ یا به عبارتی به عاملین کمپانی های بذر و مواد شیمیایی ـ به سهم خودش تلفات بسیار زیادی به کشاورزان وارد ساخته است.
خودکشی کشاورزان ابتدا در ناحیه وارانگال در آندهراپرادش آغاز گردید. زارعین این ناحیه پیشتر به کشت ارزن، حبوبات و دانه های روغنی می پرداختند. به ناگهان منطقه وارانگال به ناحیه کشت پنبه و آنهم با بذرهای هیبرید غیرقابل تجدید که نیازمند آبیاری بوده و در مقابل آفات و بیماری ها حساس هستند تبدیل گردید. کشاورزان کوچک بدون سرمایه به دام چرخه ی شرارت آمیز بدهی های تازه افتادند و برای بعضی ها فقط یک راه فرار بیشتر وجود نداشت.
این دوره ای بود که کمپانی مونسانتو و شریک هندی اش ماهیکو مشغول انجام آزمایشات غیرقانونی بر روی پنبه هایی که به لحاظ ژتیکی دست کاری شده اند (موسوم به پنبه ی بی تی) بودند. در هندوستان برای تمامی واردات و آزمایشاتی که به موجودات تغییر شکل یافته از نظر ژنتیکی مربوط می شود قانون محیط زیستی وجود دارد که اصطلاحاً به آن « قانون تولید، استفاده، واردات، صادرات و نگهداری میکروارگانیسم های خطرناک، موجودات یا سلول های تغیرشکل یافته به لحاظ ژنتیکی » می گویند. ما کارمندان « بنیاد تحقیقاتی علم، تکنولوژی و بوم شناسی » این قانون را مورد استفاده قرار دادیم تا از تجاری کردن پنبه های بی تی در سال 1999 جلوگیری کنیم. به همین دلیل نیز بود که تا سال 2002 امکان فروش تجاری این نوع پنبه موجود نبود.
هزینه های فزاینده ی تولید و قیمت های کاهش یابنده برای محصولات کشاوزی زارعین به دستورالعملی برای بدهکاری آنها تبدیل شده است و بدهکاری علت اصلی برای خودکشی کشاورزان است. به همین خاطر است که خودکشی ها بیشتر در کمربند کشت پنبه شایع است، همان ناحیه ای که در آن مطالبه های شرکت های تولید بذر به سرعت به یک محدودیت بزرگ و خفقان آور تبدیل شده است.
در ابتدا هدف از فن آوری مهندسی ژن های بی تی برای گیاه پنبه کنترل آفات بود. هرچند آفات نوظهوری در مزارع پنبه های بی تی ظاهر شدند که کشاورزان را به استفاده ی بیشتر از آفت کش ها وادار نمود. در ناحیه ی ویدهاربدها در ماهاراشترا که بیشتر تعداد خودکشی ها را به خود اختصاص داده است، ناحیه زیر کشت پنبه بی تی از 2/0 میلیون هکتار در سال 2004 به 88/2 میلیون هکتار در 2007 رسید. هزینه آفت کش ها برای زارعین در همین دوره 13 برابر افزایش یافت.
آن فن آوری کنترل آفات که از کنترل واقعی آفات ناتوان است شاید برای شرکت های بزرگ بذر خوب باشد که در عین حال شرکت های بزرگ تولید و فروش سموم کشاورزی هم هستند، لیکن برای کشاورزان به معنای رفتن به سوی خودکشی است.
فن آوری ها در حکم ابزار انسانی اند. هنگامی که این ابزارها در کارکرد خود ناکام بمانند باید آنها را با ابزارهای تازه جایگزین نمود. فن آوری پنبه ی بی تی در کنترل آفات و در تضمین زندگی و معیشت کشاورزان ناموفق بوده است. اکنون وقت آن باید فرارسیده باشد که فن آوری دستکاری ژنتیکی را با شیوه های زراعت متناسب با محیط زیست جایگزین نمود و به این کشتار خاتمه داد.
Harvest of Suicide
by Vandana Shiva
Project Syndicate, 2009
آقای طباطبایی آدرس جدید شما را می خواستم
از زحمت
ات ارزنده ی شما صمیمانه سپاسگزاریم و امیدواریم به فعالیت فرهنگی خود ادامه دهید .
آقای ططباطبایی چرا وبلاگتون رو به روز نمی کنید؟