باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

در باره ی آزادی بیان، شوخی با ادیان و تکذیب هولوکاوست

پتر سینگر

برگردان علی محمد طباطبایی

 

 

 

آزادی بیان اهمیت بسیار دارد، اما باید به آن آزادی ابراز هرآنچه شاید دیگری معتقد به اشتباه بودن آن است و حتی بیان آنچه بسیاری آن را به عنوان سخنی برخورنده می پندارند اضافه شود. دین همچنان به عنوان مانعی اصلی برای اصلاحات بنیادینی که در نتیجه ی آنها درد و رنج های غیر ضروری انسان ها کاهش می یابد باقی مانده است. به مواردی چون جلوگیری از بارداری، سقط جنین، جایگاه زنان در جامعه، استفاده از جنین برای تحقیقات علم پزشکی، خودکشی به کمک پزشک معالج، نگرش و برخورد به همجنس گرایی و تلقی در باره ی حیوانات بیندیشیم. در هر کدام از این موارد و در جایی در این جهان پهناور باورهای دینی مانعی برای تغییراتی بودند است که رفع آنها می توانست جهان را ادامه پذیر تر، آزاد تر و انسانی تر سازد.

بنابراین ما باید از آزادی هایی که امروز به کمک آنها می توانیم وجود خدا را تکذیب کرده و به انتقاد از تعالیم دینی بپردازیم ـ تعالیمی که در متن های مقدس ادیانی چون مسیحیت، دین یهود و سلام آمده است و میلیارها انسان آنها را به عنوان متونی مقدس می نگرند ـ محافظت کنیم. از آنجا که گاهی ضرورت دارد که از اندکی شوخ طبعی هم استفاده شود تا پوسته ی پرهیزگاری زهدفروشانه ای که اغلب تعالیم دینی را احاطه کرده است ترکانیده شود، آزادی بیان باید آزادی برای مورد استهزا قرار دادن را هم شامل گردد.  

با این وجود پیامد انتشار کاریکاتورهایی که با پیامبر اسلام شوخی کرده بودند خود به یک تراژدی تبدیل گردید. بیش از یک صد نفر در سوریه، لبنان، افغانستان، لیبی، نیجریه و سایر کشورهای اسلامی و طی تظاهرات و شورش هایی که متعاقب انتشار آن کاریکاتورها به راه افتاد کشته شدند. در بازنگری به این وقایع شاید این گونه به نظر رسد که عدم انتشار آنها عملی عاقلانه تر می بود زیرا فواید حاصل از انتشار آنها به هزینه هایش نمی ارزید. لیکن به باور من چنین قضاوتی صرفاً در بازنگری آن وقایع به دست می آید و    نمی تواند به عنوان انتقادی به تصمیم هیئت تحریریه ای که آنها را منتشر کردند مطرح باشد، زیرا از پیش به هیچ وجه امکان ندارد که پیامدهای انتشار هر چیز را به دقت تعین نمود.

محدود کردن آزادی بیان از  بیم آن که مبادا چنین پیشامدهایی روی دهد واکنش درستی نیست و فقط به دلگرمی کسانی می انجامد که علاقه ای به این که دیدگاه هایشان مورد نقد قرار گیرد ندارند و آماده برای انجام تظاهرات خشونت انگیز در واکنش به نقد دیدگاه هایشان هستند. در عوض ما باید با قدرت تمام از حق هیئت تحریریه نشریات و روزنامه ها برای انتشار چنین کاریکاتورهایی به دفاع برخیزیم و امیدوار باشیم که احترام و توجه به آزادی بیان در نهایت به کشورهایی که فعلاً در آنها چنین حقوقی رعایت نمی شود نیز گسترش یابد.

متاسفانه در حالی که تظاهرات بر ضد انتشار کاریکاتورها هنوز هم در جریان بودند، یک معضل جدید برای قانع کردن مسلمان ها از واقعی بودن احترام و توجه ما غربی ها به آزادی بیان مطرح گردید. منظور من در اینجا محکومیت و زندانی شدن دیوید اروینگ در اتریش به خاطر تکذیب وجود هولوکاوست است. ما نمی توانیم پیوسته از این نظر به دفاع برخیزیم که تکذیب وجود هولوکاوست یک جرم بزرگ است و در عین حال کاریکاتوریست ها از چنین حقی برخوردارند که با شخصیت های دینی به شوخی بپردازند. دیوید اروینگ باید آزاد شود. 

قبل از آن که من متهم به آن شوم که درک روشنی از حساسیت های قربانیان هولوکاوست یا سرشت یهودستیزی در اتریش ندارم باید بگویم که من فرزند خانواده ای اتریشی و یهودی هستم. والدین من توانستند که به موقع از مهلکه جان سالم به در برند، اما پدر و مادر بزرگ پدری و مادرم ام موفق نشدند. سرنوشت هر چهارنفر آنها گتوهایی در لهستان و چکسلواکی بود. دو نفر از آنها به لودز در لهستان ارسال شدند و سپس احتمالاً با گاز مونواکسید کربن در اردوگاه مرگ چلمنو به قتل رسیدند. یکی دیگر از آنها بیمار شد و در گتوهایی در درزینشتاد که دچار ازدحام زیاد انسانی و سوء تغذیه بودند جان سپرد. مادر بزرگ مادری من تنها کسی بود که جان به در برد. به این ترتیب من کمترین همدلی با تکذیب احمقانه ی هولوکاوست توسط دیوید اروینگ ندارم، یعنی با کسی که بالاخره در محاکمه اش اعتراف کرد که دچار اشتباه شده بوده است. من از تلاش هایی که برای جلوگیری از بازگشت نازیسم به اتریش انجام می گردد ـ یا البته به هر کجای دیگر ـ حمایت می کنم. اما با ممنوع ساختن تکذیب هولکاوست چه خدمتی به آرمان حقیقت می شود؟ اگر هنوز هم افرادی به اندازه ی کافی نادان وجود داشته باشند که صحت وجود هولوکاوست را مورد تردید قرار دهند، زندانی کردن آنها چگونه باعث خواهد شد که به نادرست بودن دیدگاه خود متقاعد شوند؟ احتمال بیشتری وجود دارد که آنها چنین تصور کنند که زندانی شدن آنها به این خاطر است که با شواهد و مدارک نمی توان اشتباه بودن تکذیب هولوکاوست را به اثبات رساند.

پس از پایان جنگ جهانی دوم و هنگامی که جمهوری اتریش در تلاش تثبیت خود به عنوان کشوری که تازه به دموکراسی رسیده بود قرار داشت معقول می نمود که به عنوان اقدامی ضروری ـ و البته موقتی ـ دموکرات های اتریش اندیشه ها و تبلیغات نازیسم را سرکوب کنند. اما اکنون چنین خطری دیگر وجود ندارد. اتریش یک دموکراسی است و عضوی از اتحادیه ی اروپا. علی رغم بازگشت موقتی دیدگاه های ضد مهاجرین و نژادپرستانه ـ یعنی آنچه به طور تاسف انگیزی به کشورهایی که پیشتر نازی ها در آنها حکومت می کردند محدود نمی شود ـ دیگر هیچ خطر جدی برای بازگشت نازیسم به اتریش وجود ندارد.

اتریش باید قانون خود بر ضد تکذیب هولوکاوست را لغو کند. سایر کشورهای اروپایی با قوانین مشابه ـ مثلاً آلمان، فرانسه، ایتالیا و لهستان ـ نیز باید همین کار را انجام دهند، آنهم در حالی که تلاش های خود را برای مطلع ساختن شهروندانشان از حقیقت رویدادهای هولوکاوست و این که چرا ایدئولوژی نژادپرستانه ای که به آن ختم شد باید طرد شود تشدید کنند.

وضع قوانین جدید برضد تشویق تنفر نژادی، دینی یا قومی در شرایطی که هدف از آنها اعمال خشونت یا سایر اعمال جنایتکارانه است ـ یا می توان از قبل به طور معقولی چنین حوادثی را در اثر تبلیغ آنها پیش بینی کرد ـ موضوعی متفاوت است و در کل هیچ گونه تناقضی با آزادی بیان دیدگاه های متفاوت ندارد.

در جو فعلی کشورهای غربی سوء ظن به یک خصومت بخصوص در برابر اسلام ـ و نه نسبت به ادیان دیگر ـ البته توجیه پذیر است. اما فقط هنگامی که دیوید اروینگ آزاد شود برای اروپایی ها مقدور خواهد بود که مخالفت های مسلمانان را معکوس سازند و بگویند که: ما به طور بی طرفانه اصول آزادی بیان را به اجرا در می آوریم، حال اگر مسلمان ها، مسیحی ها، یهودی ها یا هر کس دیگری دلخور می شود مانعی ندارد. 

 

The Freedom to Ridicule Religion and Deny the Holocaust by Peter Singer.

Secularhumanism.org

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.