باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

باغ مخفی

گلچینی از ترجمه های منتشر شده من از سال ۱۳۸۰ تا به امروز در سایت ایران امروز و بعضی نشریات دیگر

اسطوره ی ناپلئونی : قهرمانی و عکس العمل (2)

تصویر 44: بازماندگان کشتی مدوزا اثر تئودور ژریکو. 419 در 716 سانتیمتر. موزه لوور پاریس

(اندازه بزرگ)

استفاده ی شورانگیز گویا از خاصیت تیره ـ روشنی در اثر مورد بحث از شیوه ی نقاشی باروک اسپانیایی اقتباس شده بود، اما کار او جهانی را توصیف می کند که از اطمینان فردی اشرافیت قرن هفدهم بسیار دور شده است. ضربه ی روحی و غافلگیر کننده ی انقلاب و جنگ برای رمانتیک ها غیر ممکن می ساخت که نقاشی های تاریخی خود را در سبکی تصنعی و تزئینی بوجود آورند. آنها مضمون های آثارشان را نه از اسطوره ها، بل از زندگی واقعی بیرون می کشیدند. آنها قربانیان ستم و بی عدالتی را تبدیل به قهرمان می کردند، و به این ترتیب شکلی نو از نقاشی تاریخی ابداع نمودند. نقاش فرانسوی تئودور ژریکو (1824ـ 1791) تابلوی « بازماندگان کشتی مدوزا » را (تصویر 44) بر اساس گزارش خبری از روزنامه ها نقاشی کرد. کاپیتانی نالایق باعث غـرق شدن ناوی به نام مـدوزا شده بود، اما وی قایــق های نجات را فقط به درجه داران اختصاص داد، در حالیکه مسافرین و ملوانان معمولی مجبور گردیدند اقبال خود را با ساخت کلکی که به سرعت سرهم کرده بودند بیازمایند. قرار بود که کلک را یکی از قایق های نجات یدک بکشد، لیکن افراد خود تشخیص دادند که بهتر است شخصاً برای نجاتشان اقدام کنند. پس از روزهای زجر آور که با شورش و انسان خواری سپری شده بود، چند نفر باقیمانده توسط کشتی دیگری نجات یافتند. بر روی چنین داستان واقعی از خودخواهی و بی عاطفگی بشر، ژریکو تابلویی با ترکیبی دارم و مهیج ساخت. هرمی که از بدن انسان های داخل کلک تشکیل شده، با امید بسیار به سوی بالا و به طرف مرد جوانی که بر روی دکل پیراهنش را در آسمان می چرخاند گرایش دارد. مرد جوان سعی دارد تا یک کشتی را که در دوردست در افق مشاهده می شود متوجه خود سازد. برای تعادل تابلو، حرکتی مخالف با هرم انسانی به سوی پائین و به طرف فیگورهای دراز شده در قسمت جلوی تابلو مشاهده می شود، به سوی انسان هایی که بیهوش در حال مرگ افتاده اند و جنازه ای درهمان حال به دریا سُر می خورد.

تصویر 45: قتل عام خیوس اثر اوژن دلاکروا. 419 در 354 سانتیمتر. موزه لوور پاریس.

     دوست و دنباله روی ژریکو، یعنی اوژن دلاکروا (1863ـ 1797) که در تابلوی مورد بحث مدل مرد جوان روی دکل بود، تابلوی قتل عام خیوس (تصویر 45) را بر اساس روایتی از نبرد استقلال طلبانه ی یونانی ها بر علیه ترک ها نقاشی کرد. این جنگ تخیلات بسیاری از اروپایی ها را تحریک کرده بود که مسلماً به سود آن طرفی جبهه می گرفتند که به عنوان جانشین آتنی های باستانی تصور می شد. لرد بایرون الگویی از یک فرد رمانتیک ـ چه در زندگی روزمره و چه در شعر و شاعری ـ در تلاش برای خدمت به اهداف یونانــی ها جانش را از دست داد. آنچـه دلاکروا به تصویر کشیده، روایت قتل عام و کشتار بی رحمانه ی بیست هزار شهروند بی دفاع یونانی توسط سربازان ترک در جزیره ی خیوس است. همچون گویا، دلاکروا نیز با قربانیان درون تابلو احساس همدردی و ترحم دارد. اما بر خلاف او از خودِ جنگ شکایتی نمی کند. دلاکروا بیشتر در شداید مرگ و درماندگی در اثر جنگ، مضمونی به مثابه عمل و کردار تفوق آمیز اسطوره های باستانی یافته است.

     روش نقاشی دلاکروا از جهت درخشش و جلای رنگ آمیزی به روبنس و واتااو بسیار مدیون است. البته دقت در جزئیات نیز در نقاشی های او سهم موثری ایفا می کند. برای تابلوی مورد بحث دلاکروا سیاه مشق های زیادی انجام داد، جغرافیای جزیره ی خیوس و همچنین نوع لباس های سکنه را مطالعه نمود. واقع گرایی او تاثیرات عاطفی درون تابلو را تقویت می کند، در حالیکه مبالغه کاری های رمانتیک او عکس العمل های عاطفی ما را در خصوص واقعه ی مورد بحث در تابلو افزایش می دهد. باوجودیکه تابلوی قتل عام در خیوس از آن نوع نقاشی های تاریخی محسوب میگردد که کنش فردی را بالاتر از اهمیت زمانی آن قرار می دهند، اما این اثر از درامِ اسطوره ای کلاسیسم بسیار دور است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.